ب.ظ): ق.ظ): غضن?ر میره جوراب فروشی و میگه: آقا من یه جوراب میخوام. فروشنده میگه: مردونه؟ غضن?ر دستشو دراز میکنه و با فروشنده دست میده و میگه: مردونه
ب.ظ): ق.ظ): یه ترکه می پرسن دوست داری توی تاکسی با کی بشینی؟ میگه با یه دختر خوش قد و بالا وخوشگل و قد بلند با نامزدش. میگن واااا اخه برای چی بانامزدش ؟ میگه اخه میچسبن به هم جا برای من باز می شه
ب.ظ): درون قلب من نام تو پیداست زبانت چون گلی خوش رنگ وزیباست مشو غمگین اگر ازهم جداییم که بی مهری همیشه کار دنیاست
ب.ظ): غربت را نباید در شهری غریب یا در گم شدن لحظه آشنا جستجو کرد. هرگاه عزیزت نگاهش را به دیگری تعارف کرد،آنگاه تو غریبی